کد مطلب:331255 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:1693

قسمت پنجم - عایشه و رضاع کبیر


یكی دیگر از شاهكارهای عایشه این است كه می گفت: زن می تواند پسر بالغی را شیر دهد و با این شیر دادن، آن پسر به منزله فرزند او می باشد! او برای این ادعایش هم به قرآن (!) و هم به سنت استشهاد می كرد.



الف - قرآن: عایشه می گوید: كه آیه رضاع كبیر(1) و نیز آیه رجم(2) در قرآن بوده و در ضمن صحیفه ای زیر رختخوابم قرار داشت و چون ما به موت رسول خدا صلی الله علیه و آله مشغول شدیم، داجن (بره یا بزغاله ای كه در اطاق نگهداری می شد) آن را خورد!(3)

ب - سنت: عایشه می گوید: «رسول خدا صلی الله علیه و آله به «سهلة» دختر «سهیل» دستور داد كه به پسر خوانده اش «سالم» شیر بدهد. او گفت: چگونه به او شیر بدهم در حالی كه او مردی بزرگ است؟! پیامبر صلی الله علیه و آله تبسمی كرد و فرمود: من می دانم كه او مردی بزرگ است». (یعنی با این حال می گویم به او شیر بده تا با تو محرم شود و تا شوهر تو یعنی «أبو



(1) یعنی زنی جهت محرم شدن، پسر بزرگی و یا مردی را شیر دهد!



(2) مراد از آیه رجم، مطابق آنچه كه اهل سنت گفته اند و در پاورقی صحیح مسلم نیز آمده (كتاب الرضاع، ح 26) این عبارت است: «الشیخ والشیخة إذا زنیا فارجموهما» و در بعض اقوال با اضافه كلمه «البته» یعنی: اگر پیرمرد و پیرزنی زنا كردند حتما آن دو را سنگسار كنید.



(3) سنن ابن ماجه، ج 1، ص 625، كتاب النكاح، باب 36، ح 1943.



«عن عایشه قالت: لقد نزلت آیة الرجم ورضاعة الكبیر عشرا ولقد كان فی صحیفة تحت سریری فلما مات رسول اللّه صلی الله علیه و سلم وتشاغلنا بموته دخل داجن فأكلها».

(21)

حذیفة» از اینكه او وارد بر تو می شود ناراحت نشود!)(1).



این دو دلیل عایشه (قرآن و سنت)، نه مورد قبول سایر همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفت و نه احدی از علمای اهل سنت بدان فتوی دادند. تذكر این نكته نیز لازم است كه داستان شیر خوردن «سالم» را نیز فقط عایشه نقل كرده است كه در آن اشكالات متعددی دیده می شود كه مهمترین آنها این است كه اگر سالم با سهلة نامحرم است چگونه می تواند شیر او را بخورد. أبو حذیفة از اینكه سالم به زنش -كه با او نامحرم است- نگاه می كند ناراحت می شود ولی اگر شیر زنش را بخورد ناراحت نمی شود! آیا می توان پذیرفت كه نگاه كردن به زنی حرام باشد ولی مكیدن شیر از پستان او حلال؟! راستی چقدر مسخره است! آیا نمی توان به قاطعیت گفت: كه این روایت همچون آیه ای كه بره ای بتواند آن را بخورد ساختگی است؟ آیا از مجموع این داستان نمی توان فهمید كه عایشه از جعل حدیث ابائی نداشت؟ آیا باز هم می توان به روایات عایشه اعتماد كرد؟



بعض از علمای عامه در توجیه شیر خوردن سالم گفته اند كه ممكن است سهلة شیر خود را در ظرفی ریخته و سالم از آن نوشید و با این توجیه خواسته اند كه اشكال مزبور را رفع كنند اینان از این نكته غافل شدند كه اگر چنین است چرا سهله از این نوع شیر دادن ناراحت بود؟ می خواهد سالم مردی بزرگ باشد یا نباشد. از این گذشته با كلمه «رضاع» كه اصطلاحا به معنای مكیدن شیر از پستان است مناسبت ندارد، زیرا رضاع هنگامی صادق است كه طفل، شیر را از پستان بمكد نه آنكه آن را در ظرفی ریخته و به او بدهند.



در مورد «رضاع كبیر» نیز چنین توجیه كردند كه این آیه، هم نسخ تلاوت شده و هم نسخ حكم! در پاسخ آن باید گفت: اولا - آیه تا زمان رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله -به قول عایشه- زیر رختخواب او وجود داشت. آیا بعد از وفات آن حضرت، جبرئیل نازل شد و آن را نسخ كرد؟! ثانیا - چگونه می شود كه حكمی نازل شده باشد و مردم از آن با خبر نباشند و فقط عایشه آن را بداند و سپس نسخ آن بیاید و از نسخ آن هم كسی مطلع نشود و بعدها علمای اهل سنت آن را در توجیه ادعای عایشه نقل كنند؟! ثالثا - عایشه كه مدعی وجود آن آیه است آن را به عنوان حكمی الهی تلقی كرده و ادعا می كند داجن آن را خورد نه آنكه نسخ شده باشد و معنای آن این است كه اگر داجن آن را نمی خورد زنها می توانستند به نص آن آیه (كه عایشه ـ و فقط او ـ ادعای نزول آن را داشت) مرد بزرگی را شیر دهند تا آن مرد به منزله پسر او باشد. چنانچه عایشه خود چنین می كرد؛ یعنی هر كس را كه دوست داشت وارد بر او شده همچون محرمی با او نشست و برخاست نموده و خود را از او نپوشاند، به دختر برادر و یا دختر خواهرش دستور می داد كه او را شیر دهد! البته سایر زنهای پیامبر صلی الله علیه و آله از این كار ابا می نمودند.



«... فبذلك كانت عایشه تأمر بنات أخواتها وبنات أخوتها أن یرضعن من أحبت عایشه أن یراها ویدخل علیها



(1) الف - صحیح مسلم، ج 2، ص 8 - 1076، كتاب الرضاع، باب رضاعة الكبیر، ح 31 - 26.



ب - سنن ابن ماجه، ج 1، ص 625، كتاب النكاح، باب رضاع الكبیر، ح 1943.



ج - سنن أبی داود، ج 2، ص 223، كتاب النكاح، باب فیمن حرم به، ح 2061.



د - سنن نسائی، ج 6، ص 105 - 103، كتاب النكاح، باب رضاع الكبیر، ح 22 - 3316.



در اینجا متن یكی از روایات صحیح مسلم را می آوریم:



«عن عایشه قالت: جاءت سهلة بنت سهیل إلی النبی صلی الله علیه و سلم فقالت: یا رسول اللّه إنی أری فی وجه أبی حذیفة من دخول سالم (وهو حلیفه). فقال النبی صلی الله علیه و سلم : أرضعیه. قالت: وكیف أرضعه وهو رجل كبیر! فتبسم رسول اللّه صلی الله علیه و سلم وقال: قد علمت انّه رجل كبیر».

(22)

وإن كان كبیرا خمس رضعات ثمّ یدخل علیها. وأبت أم سلمة وسائر ازواج النبی صلی الله علیه و سلم أن یدخلن علیهن بتلك الرضاعة أحدا من الناس حتی یرضع فی المهد...»(1).



«أم سلمة به عایشه می گفت: پسر ممیز بر تو وارد می شود (و تو حجاب نمی كنی) و من دوست ندارم كه بر من وارد شود»(2).



در اینجا برای اینكه معلوم شود كه چه شیر دادنی محرمیت می آورد به چند روایت از صحاح رجوع می كنیم:



1 - «عن عایشة قالت: دخل علیّ رسول اللّه صلی الله علیه و سلم وعندی رجل قاعد فاشتدّ ذلك علیه ورأیت الغضب فی وجهه. قالت فقلت: یا رسول اللّه! انّه اخی من الرضاعة قالت فقال: أنظرن اخوتكن من الرضاعة. فانما الرضاعة من المجاعة»(3).

عایشه می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله بر من وارد شد. مردی نزدم نشسته بود. این صحنه بر آن حضرت گران آمد و آثار غضب را در چهره اش مشاهده كردم. گفتم: یا رسول اللّه این مرد برادر رضاعی من است. فرمود: در این امر دقت كنید كه رضاع وقتی ثابت است كه طفل شیر خوار از پستان زنی شیر بخورد. (و به وسیله شیر، سیر شود).



معلوم می شود كه آن شرایط در آن مرد وجود نداشت و إلاّ غضب پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از آنكه بپرسد كه این مرد كیست موردی نداشت. از این گذشته چنین نبود كه آن حضرت برادر رضاعی عایشه را نشناسد و نداند كیست.



2 - «عن عبد اللّه بن زبیر أنّ رسول اللّه صلی الله علیه و سلم قال: «لا رضاع إلاّ ما فتق الامعاء»(4).

ابن زبیر از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می كند كه آن حضرت فرمود: رضاع (شیر خوارگی كه باعث محرم شدن می شود) هنگامی صادق است كه باعث سیری شود (یعنی شیر كودك را سیر كند و نیاز به غذای دیگری نداشته باشد).



3 - واضح تر از آن روایت زیر است:



«عن أم سلمة قال رسول اللّه صلی الله علیه و سلم : لا یحرم من الرضاعة إلاّ ما فتق الامعاء فی الثدی وكان قبل الفطام»(5).

رضاع هنگامی درست است كه قبل از دو سالگی بوده و طفل با مكیدن از پستان از شیر زن سیر شود. (یعنی به غذای دیگری نیازمند نباشد).



(1) الف - سنن أبی داود، همان.



ب - مسند احمد حنبل، ج 10، ص 138، ح 26390.



(2) صحیح مسلم، ج 2، ص 1077، كتاب الرضاع، باب 7، ح 29.



«قالت أم سلمة لعائشة: انّه یدخل علیك الغلام الایفع الذی ما أحب أن یدخل علی».



(3) الف - صحیح بخاری، ج 3، ص 223، كتاب الشهادات، باب الشهادة علی الانساب، و ج 7 ص 12، كتاب النكاح، باب من قال: لارضاع بعد حولین... .



ب - صحیح مسلم، ج 2، ص 1078، كتاب الرضاع، باب 8، ح 32، (عبارت متن از صحیح مسلم است).



و در پاورقی در معنای «انما الرضاعة من المجاعة» می نویسد: «یعنی إن الرضاعة التی تثبت بها الحرمة وتحل بها الخلوة هی حیث یكون الرضیع طفلا یسد اللبن جوعته» یعنی رضاعی كه محرمیت می آورد آن است كه شیر خورنده كودكی باشد كه شیر گرسنگی او را برطرف كند).



ج - سنن ابن ماجه، ج 1، ص 626، كتاب النكاح، باب 37، ح 1945.



د - سنن أبی داود، ج 2، ص 222، كتاب النكاح، باب فی رضاعة الكبیر، ح 2058.



ه - سنن نسائی، ج 6، ص 101، كتاب النكاح، باب 51، ح 3309.



(4) سنن ابن ماجة، همان، ح 1946.



(5) سنن ترمذی، ج 3، ص 458، كتاب الرضاع، باب 5، ح 1152.

(23)



4 - «عن ابن مسعود قال: لا رضاع إلاّ ما شدّ العظم وأنبت اللحم فقال ابو موسی: لا تسألونا وهذا الخبر فیكم»(1).

ابن مسعود می گوید: رضاعی باعث محرمیت است كه استخوان را محكم كند و گوشت برویاند. ابو موسی می گوید: وقتی این خبر نزد شماست چیزی (در این زمینه) از ما نپرسید. در روایت بعد ابن مسعود مشابه همان را از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می كند و از این روایت و نیز قول ابوموسی برمی آید كه حدیث قبل را نیز از آن حضرت نقل كرده است.



اما آنچه كه عایشه در مورد آیه رجم گفته است، كه معنای آن در پاورقی شماره 35 گذشت. باید گفت كه آیه ادعائی (كه بره آن را خورد!) ربطی به حكم سنگسار زن شوهر دار و یا مرد زن دار كه زنا كرده باشند ندارد. بلكه اختصاص به پیر مرد و پیر زن زناكار دارد، چه همسر داشته باشند و چه نداشته باشند. البته قبل از او عمر نیز همین ادعا را داشت و می گفت: اگر حرف مردم نبود من آیه رجم را می نوشتم. (بحث آن در فصل مربوط به خلیفه ثانی گذشت). از این گذشته، مگر خداوند وعده حفظ قرآن را نداد!؟ (سوره حجر آیه 9) آیا داجن از عموم آیه استثناء شده است؟! سؤال آخری كه باید از علمای عامه پرسید این است كه آیا داجن فقط همین آیه را خورد یا قبل از آن آیات دیگری را هم خورد كه خبر آن دریافت نشد؟!



نتیجه ای كه از این قسمت به دست ما می آید این است كه عایشه برای آنكه بتواند آزاد باشد و هر كه را كه دوست داشت بر او وارد شود بی آنكه لازم بداند از او خود را بپوشاند، با مخالفت همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و مخالفت عقل و شرع، با جعل داستانی كه ناقل آن فقط خودش بوده و نیز جعل آیه ای از قرآن -به این عذر كه داجن آن را خورد- هم خود را در معرض دید نامحرم قرار می داد و هم دختران برادر و خواهرش را وادار به گناه می كرد. علمای اهل سنت كه به خوبی از این ماجرا آگاهند، از آنجا كه عایشه تنها زنی بود كه به جنگ با امام زمانش برخاست و لذا مورد احترام دستگاه خلافت معاویه بود. با جعل روایاتی و چشم پوشی از این ماجراها و نیز حسادتهای شدید او و بدبینی های او به رسول خدا صلی الله علیه و آله تا جائی كه صریحا اقرار می كند كه خدا و رسولش به او ظلم می كنند او را آنچنان بالا بردند كه عالی ترین مقام آخرت یعنی همنشینی با رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را برایش ثابت كردند!



«چشم باز و گوش باز و این عمی حیرتم از چشم بندی خدا»!